ذهنم فلج می شـــــود… وقتی می خوانمت
و تو حتی نمیگویی
جـــــــــانم . . .
تو که نمی آیی ، تاج و تختی برای خودش به هم می زند دلتنگی !
نمیدانم چرا بین این همه آدم پیله کردم به تو !
شاید فقط با تو پروانه میشوم . . . !
گرگ هم که باشی
عاشق بره ای خواهی شد
که تو را به علف خوردن وا می دارد
و رسالت عشق این است
شدنِ آنچه نیستی !
میان مشغله ها گم شدم اما دلم برای هوایت همیشه بیکار است . . .
قلب عزیز لطفا خفه شو و در همه کارها “دخالت” نکن !
همان کـه خون “پمپاژ” کنی کافیست
اگر هم “خسته” شدی اجباری نیسـت به کار
در دلم کودکیست که “بی تو بودنش” را نق میزند
من هیچ ، لااقل بهانه ی او باش . . .
تعداد صفحات : 78
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت